Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس، گروه سینما، نفیسه ترابنده: فیلم «چرا گریه نمی‌کنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی و تهیه‌کنندگی رضا محقق بی‌شک پرحاشیه‌ترین فیلم جشنواره چهل و یکم است، فیلمی که از چند روز قبل از شروع جشنواره حتی بازیگرانی که چند سکانس کوتاه در آن بازی داشتند با بازی در زمین دشمن جشنواره فجر را تحریم کردند و اینگونه نام فیلم«چرا گریه نمی‌کنی؟» بر سر زبان‌ها افتاد و مخاطب کنجکاو را برای تماشای آن به سینما کشاند، مخاطبی که بعد از ۹۰ دقیقه با حالی بد از تماشای این حجم از پوچی و فضای مالیخولیایی و مورد تمسخر قرار دادن ارزش‌ها و باورهای دینی و عرفی جامعه‌اش در نهایت از سینما خارج می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

*عبور از خط قرمزهای شرعی و اخلاقی

«چرا گریه نمی‌کنی؟» مانند بسیاری از فیلم‌های جشنواره امسال داستانی ساده دارد: «علی پس از مرگ ناگهانی برادرش به وضعیتی دچار شده که قادر نیست گریه کند، بستگان دوستان و آشنایانش تلاش می‌کنند تا از راه‌های مختلفی شرایطی را برای گریه کردن او فراهم کنند.» همین موضوع به ظاهر ساده دستمایه‌ای برای فیلمساز می‌شود تا تمام و کمال از خط قرمزهای عرفی، اخلاقی و دینی جامعه عبور کند؛ علی برای گریه کردن به پیشنهاد دوستانش به هر کاری تن می‌دهد از جمله مستی، استعمال مواد مخدر و حتی رفتن به هیئت.

سکانسی که عمه علی( هانیه توسلی) در حال بردن او به هیئت است مملو از توهین به مقدسات دینی و تمسخر امام حسین و لزوم سوگواری برای او و حتی تمسخر لزوم استغفار و توبه به درگاه الهی است؛ یادمان بیاید آنجا که علی در اوج بی‌خیالی و البته وقاحت می‌گوید که «بارگا الهی باید رابطه‌اش را با من خوب کنه».  نکته جالب آن است که دعوت علی به پناه بردن به خدا و اعتقاد به حساب و کتاب آخرت توسط عمه‌ای صورت می‌گیرد که ظاهر آن هیچ تناسبی با یک فرد مذهبی واقعی ندارد، عمه‌ای که با چادر سرکردن در کنار موهای افشان بیرون از روسری و آرایش غلیظ و رژلب قرمز می‌خواهد این پیام مخرب را به مخاطب القا کند که کافی ست دلت پاک باشد و ظاهر هیچ اهمیتی ندارد.

همین عمه که به تمسخر بارها توسط علی به آخوند بودن متهم می‌شود با او از حساب و کتاب آخرت و هدف و غایت داشتن هستی سخن می‌گوید درحالیکه علی چهارزانو روی قبر نشسته و تخمه می‌شکند و کل معاد را زیرسوال می‌برد. علاوه بر این توهین ها به اعتقادات دینی فیلمساز با ژست نقد فضای شبه روشنفکری مدرن حتی خط قرمزهای اخلاقی و عرفی هم نادیده می‌گیرد؛ یادمان بیاید رابطه و برخورد صمیمانه زن مثلا صیغه‌ای و زن عقدی و رسمی علی را. مهتاب و صبا چنان در اولین برخورد در خانه علی باهم صمیمانه و گرم رفتار می‌کنند که دهان مخاطب از تعجب باز می‌ماند.

*فیلمی مملو از شخصیت‌های نامعقول

شخصیت‌های داستان پرداخت درستی ندارند و کاملا یلخی به داستان وارد شده و در کنار علی قرار می‌گیرند؛ مخاطب نمی‌تواند درک کند چرا مهتاب باید یک هفته مرخصی گرفته و برای نجات علی از خارج بیاید؟ چرا مهتاب انقدر سرخوشانه با هووی خود برخورد می‌کند؟ چرا حاضر می‌شود علی را به کویر ببرد؟ و اصلا چرا علی در همه این سال‌ها مهتاب را طلاق نداده است؟ آن هم زمانیکه بعد از چند برخورد، مخاطب متوجه اختلافات عمیق مهتاب با علی می‌شود.

شاید تنها نکته جدی فیلم زمانی ست که علی به مهتاب می‌گوید وقتی او در برخورد با مشکلات فرار را انتخاب کرده چطور می‌تواند ناجی او برای بیرون آمدن از این وضعیت فلاکت بار باشد.

به نظر می‌رسد اصلا نقش «مهتاب» مختص «باران کوثری» نوشته شده است تا فیلم‌ساز ادای دینی به اغتشاشگران هم داشته باشد و تصویری موهون از مسئولان فرهنگی و در یک کلام حکومتی نشان دهد که بی توجه به تلاش‌های یک به اصطلاح نویسنده در لحظه آخر جلوی رونمایی از کتاب او را به اتهام مرثیه سرایی برای اغتشاشگران می‌گیرند و با باطل کردن مجوز او، نویسندگان و در یک کلام هنرمندان جوان و با استعداد را سرخورده نمایند!

از سوی دیگر مشخص نیست با توجه به شخصیت بی‌اعتنا، افسرده و گاه مردم آزار علی که تمایل شدید به رنجاندن و دور کردن اطرافیانش دارد چرا مثلا امیرحسین( مانی حقیقی) انقدر به فکر اوست، اصلا صبا چرا به او دل می‌بندد؟ گرچه باید گفت خود صبا هم شخصیت عجیب و اعتقادات جالبی دارد؛ یادمان بیاید آنجا که در گاوداری از خوردن گوشت امتناع کرده و می‌گوید ما خودمون حیوونیم و نباید حیوان حیوان را بخوره! استدلال‌های او برای لزوم ازدواج و بچه آوردن نیز بقدری ساده، کودکانه و گاه ابلهانه است که هیچ تأثیری بر علی نمی‌گذارد.

در کل شخصیت‌های «چرا گریه نمیکنی» همگی رفتارها و واکنش‌های عجیب و غریبی دارند که مخاطبی که تا حدی از سلامت عقل و روان بهره دارد نمی‌تواند با آنها ارتباط برقرار نماید مثلا چرا با وجود بی‌خیالی و بی مسئولیتی علی، نسترن( لیندا کیانی) حاضر می‌شود نوزاد خود را برای چندین ساعت بدست او بسپرد و در مقابل سوالات علی درباره نحوه بچه داری با بی‌خیالی شانه بالا بیندازد و بگوید تو گوگل سرچ کن!

*کلام آخر

در پایان باید گفت مشخص نیست چگونه فیلم‌ساز ادعای نقد فضای شبه روشنفکری مدرن را دارد درحالیکه در تمام ۹۰ دقیقه شخصیتی را به تصویر می‌کشد که تمام قد پیرو همین جریان است و در آخر نیز فیلم  پایان خاصی در جهت تحول او ندارد. حتی سکانس پایانی فیلم تأیید ضمنی بر بیهوده بودن همه چیز است؛ آنجا که بعد از ۹۰ دقیقه تلاش اطرافیان علی او در نهایت به بهانه یک اتفاق بسیار ساده و کودکانه اشک می‌ریزد.

در یک کلام باید گفت فیلم «چرا گریه نمی‌کنی؟» فیلمی فاقد هرگونه ارزش ساختاری و محتوایی است که تماشای آن روح مخاطب را می‌آزارد.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: سینمای ایران چرا گریه نمی کنی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۶۸۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جای خالی آقای حرف حساب

«یک زبان دارم دوتا دندان لق/ می‌زنم تا می‌توانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گل‌آقا» خودنمایی می‌کرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شده‌است. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، «یک زبان دارم دوتا دندان لق/ می‌زنم تا می‌توانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گل‌آقا» خودنمایی می‌کرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شده‌است. دهه 70 و اوایل دهه 80، مخاطبان «گل‌آقا» هفته‌ به هفته برای خریدن شماره جدید هفته‌نامه انتظار می‌کشیدند؛ یک انتظار شیرین و شاد برای خواندنِ طنزهایی که به مسائل و مشکلات جامعه کنایه می‌زد و برای دقایقی آن‌ها را می‌خنداند. امروز، 11اردیبهشت‌ماه، بیستمین سالروز درگذشت زنده‌یاد کیومرث صابری فومنی، همان «گل‌آقا»ی آشناست؛ مردی که تأثیری انکارنشدنی بر جریان طنز و طنزپردازی پس از انقلاب داشت. «گل‌آقا» در سال‌هایی که تصویرسازی و کاریکاتور خیلی رواج نداشت، در هر شماره کاریکاتور یکی از مسئولان را روی جلد می‌برد. این یک نوع خط‌شکنی بود که بعدها دیگر نشریات هم در همین مسیر حرکت کردند. «گل‌آقا» با شناختی که از جامعه داشت بدون این‌که حریم‌شکنی کند، در چهارچوب حرکت و نقد می‌کرد. از این رو مخاطبان این نشریه طیف گسترده‌ای داشتند و محتوای آن مطالب عام‌پسند و نخبه‌پسند را دربر می‌گرفت. 

«گل‌آقا» در شناسایی نیروهای جوان هم نقش زیادی داشت. این نیروها بعدها وارد فضای رسمی طنز و رسانه شدند. آخرین شماره هفته‌نامه گل‌آقا» در دوازدهمین سال انتشارش در دوم آبان 1381 منتشر شد. زنده‌یاد صابری فومنی در سال 1370 پس از انتشار اولین شماره‌های هفته‌نامه «گل‌آقا»، تعدادی از آن‌ها را برای رهبر انقلاب فرستاد تا نظر ایشان را که زمانی با یکدیگر همکار بودند، جویا شود. رهبر انقلاب هم در پیامی به تاریخ 27 تیر ماه 1370 برای گل‌آقا نوشتند: «ادعا نمی‌کنم که کار شما کامل و بی‌عیب است؛ اما با ملاحظه  اجمالی شماره‌های «گل‌آقا»، امید هرچه بهتر شدن و کامل‌تر شدن آن را دارم. طنز صادق و دلسوزانه باید همه‌ نقاط معیوب، به‌خصوص آن‌ها را که کمتر به چشم می‌آیند و آن‌ها که بیشتر به علم و اطلاع همگان از آن نیاز هست، هنرمندانه ببیند و بنمایاند. امروز جامعه و نظام انقلابی ما با دشمنانی روبه‌روست که همه‌ ابزارهای محسوس و نامحسوس را برای ضربه زدن و جریحه‌دار کردن مردم و نظام و انقلاب به کار می‌برند. برای آگاه کردن ذهن مردم از خدعه‌ دشمن، چه وسیله‌‌ای از طنز هنرمندانه و شیرین و زیرکانه، بهتر و کاری‌تر؟ ان‌شاءا... شما و همکارانتان موفق باشید».

اردیبهشت ماه دو سال پیش مستندی از شبکه مستند سیما به نام «روزگار گل‌آقایی» ساخته محمدحسن یادگاری پخش شد؛ مستندی که پس از آن چندبار دیگر هم بازپخش شد. «روزگار گل‌آقایی» پرتره‌ای از یک شخصیت محبوب و تأثیرگذار است که مردم هنوز هم طنزها و کاریکاتورهای خاطره‌انگیز نشریه‌اش را به یاد دارند. در ادامه ،گفت‌وگوی ما را با محمدحسن یادگاری، کارگردان این مستند می‌خوانید.

لطفا درباره این که چه اتفاقی باعث شد به سراغ ساخت مستند «گل‌آقایی»  بروید توضیح دهید؟

در دوران کودکی مخاطب پر و پاقرص «بچه‌ها گل‌آقا» بودم و همین موضوع باعث شد به سراغ ساخت این مستند بروم. یکی دونفر از استادان من در حوزه ارتباطات که با مرحوم صابری آشنایی داشتند، به من کمک کردند تا با گروهی از کاریکاتوریست‌ها و نویسنده‌های قدیمی طنز ارتباط پیدا کنیم. بعد از آن با آقای ناصر فیض دراین باره مشورت کردم و ایشان که شبکه همکاران «گل‌آقا» را می‌شناختند و با استاد صابری مراوده داشتند، به ما کمک کردند. به‌تدریج با تعداد زیادی از دوستان و همکاران ایشان آشنا شدیم و حمایتی که افراد از ما می‌کردند، باعث می‌شد نفرات بعدی هم به جمع ما اضافه شوند. در نهایت با حدود 25نفر از یاران «گل‌آقا» گفت‌وگو کردیم که نامشان هم در فیلم هست.

در خلال گفت‌وگوها و دیدارهایتان با این افراد، نکته‌ای بود که شما را تحت تأثیر قرار بدهد؟

درزمان ساخت این مستند و با شنیدن گفت‌وگوها لحظه به لحظه بیشتر شیفته شخصیت آقای صابری فومنی شدم. استاد صابری دانش و تجربه زیادی داشتند و توانایی تعامل با همه جناح‌ها و سلیقه‌ها را داشتند؛ چیزی که امروز کم داریم؛ یعنی افراد بابینشی که بتوانند با چنین دید وسیعی با همه در ارتباط باشند و همه را به تعامل وادار کنند، این شخصیت ها خیلی کم هستند. این ویژگی آقای صابری بود و ما سعی کردیم در مستند هم این ویژگی را برجسته کنیم. از آن طرف وقتی فیلم پخش شد همه جناح‎ها و گروه های سیاسی به آن واکنش مثبت نشان دادند و این برای ما اتقاق خوبی بود.

جالب‌ترین بازخورد چه بود؟

روز اکران فیلم، هم هادی حیدری، کاریکاتوریست اصلاح‌طلب آمده بود و هم دکتر حدادعادل. هر دو هم راضی از سالن بیرون آمدند.

ساخت مستند «روزگار گل‌آقایی» چقدر زمان برد؟

پژوهش فیلم حدود دو سه ماه و فیلمبرداری و تدوین هم تقریباً 5، 6ماه زمان برد؛ یعنی یک فرآیند 8، 9ماهه شد. ما ساخت مستند را در سال 1399 شروع کردیم که سال 1400 به پایان رسید و اردیبهشت 1401 به پخش رسید.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • گریه ناگهانی آقای خواننده در هنگام اجرای آهنگ در کنسرت | فیلم
  • ببینید | گریه ناگهانی روزبه بمانی در هنگام اجرای آهنگ «اسمت که میاد»
  • (ویدیو) گریه ناگهانی مجری صداوسیما روی آنتن زنده
  • شکار تمساح با دست خالی!
  • اعتراف سارقان موتورسوار در اتوبان امام علی(ع) | گریه های موبایل قاپ جوان | اصلا چاقو نداریم ... + ویدئو
  • تلاش کشتی‌گیران غول پیکر برای درآوردن گریه نوزادان (عکس)
  • چرا بعد از رابطه جنسی غمگین می شوم و گریه می کنم؟
  • معنای ضرب‌المثل با گرگ دمبه می‌خوره با چوپون گریه می‌کنه چیست؟ + فیلم
  • جای خالی آقای حرف حساب
  • احمدعباسی: برای سختی‌هایی که کشیدم گریه کردم